سیاه‌مشق ۴۳

ساخت وبلاگ
خب عنوان فارسی کتاب غلط‌انداز است و آدم جا دارد دعا کند حق تألیف بین‌المللی در ایران به رسمیت شناخته شود: حداقلش این که حق اسمی نویسنده رعایت می‌شود. این کتاب تحلیل و خلاصهٔ تاریخ هرودوت است که ویلیام شفرد به انگلیسی نوشته است و حسن افشار ترجمه کرده است. بعد اسم همه آمده است در جلد جز اصل کاری! در ضمن اگر بخواهیم درست ترجمه کنیم تاریخ جنگ پارس با یونان است چرا که آن مملکت اصلاً به اسم ایران شناخته نمی‌شده است. به قول مرحوم زرین‌کوب در کتاب «روزگاران»، هرودوت چون زمانی که زنده بوده یونانی ولی در مملکت پارس (اشغال‌شده) بوده، غیظی نسبت به ایران و تعصبی برای یونان داشته، و به همین خاطر تاریخش خالی از حب و بغض نیست. شوربختانه ما ایرانی‌ها از قدیم شفاهی بودیم نه مکتوب و غیر از این کتاب و چند منبع نصفه‌نیمهٔ یونانی اطلاعات بیشتری از آن زمان نیست. قصه آن است که حدود ۴۸۰ سال پیش از میلاد مسیح، داریوش هخامنشی تصمیم به اشغال آتن می‌گیرد چرا که هم نقطه‌ای سوق‌الجیشی بوده هم راهی به گشایش غرب برای امپراتوری فارس. وقتی داریوش می‌میرد، خشایارشا تصمیم به ادامه می‌گیرد و همراه با فرمانده لشکرش ماردانیوس (اسم‌ها یونانیزه شده‌اند) به کشورگشایی دست می‌یازد. در نهایت در بخشی از این اتفاقات، قصهٔ شکست لشکر پارسی از ۳۰۰ جنگاور یونانی پیش می‌آید که البته فقط بخش کوچکی از جنگ ممتد چندین‌ساله بوده است. ایرانیان شکستی مفتضحانه می‌خورند که از دید نویسندهٔ آمریکایی آغازی بود بر شکوفایی تمدن غربی در عالم که تا همین الان شاهد برکاتش هستیم. خب اول آن که این کتاب دغدغهٔ فکری الانم نبود ولی دوست داشتم با توضیحاتی مفصل‌تر به جای پرداختن به جزئیات نه چندان مهم، تصویری روشن از اتفاقات داشته باشم اما مواجه با بس سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 24 تاريخ : جمعه 17 آذر 1402 ساعت: 22:19

برخی از غزل‌های این مجموعه نشان از قریحهٔ خوب و مطالعهٔ فراوان این شاعر جوان دارد از جمله غزلی که در آغاز کتاب آمده است: شبی که سوختم از خاطرات خام گذشتمحلالت آن‌همه دلتنگیِ مدام، گذشتم غرور با تو برایم حقیر بود، همیشهبه احترام تو از خیر احترام گذشتم پس از تو از همه‌ی بوسه‌های ساعت مستیاگر حلال بریدم، اگر حرام گذشتم نخواستم که به هر آب‌و‌دانه دل بسپارمچه‌قدر بعد تو از بام پشت‌بام گذشتم حکایت من و تو داستان مختصری بودسلام کردم و از پاسخ سلام گذشتم ۰۲/۰۸/۲۷ ۱ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1402 ساعت: 2:02

اواسط دههٔ هشتاد خورشیدی بود و دورهٔ کارشناسی. تازه اسکناس پنج هزار تومانی درآمده بود که رویش حدیثی نبوی در مورد دانش در ثریا و مردان پارسی آمده بود. چند نفر از رفقای آذری که تمایلات پان‌ترکی داشتند به شدت شاکی بودند که چرا این حدیث نوشته شده است. باید می‌نوشتند «مردانی از ایران» و این طوری فقط فارس‌ها را داخل آدم کرده‌اند. جواب من هم این بود که حدیث را که نمی‌شود تغییر داد. پای درد دلشان که نشستم بحثشان بیخ پیدا کرد به این که مثلاً چرا در مدارسشان زبان مادری‌شان تدریس نمی‌شود و از این بحث‌ها. چند وقت بعد، وزیر خارجهٔ وقت منوچهر متکی به دانشگاه آمد و آ‌ن‌ها برای قره‌باغ به کنش‌های وزیر خارجه اعتراض داشتند. متکی این بار عصبانی شد و گفت که آن‌ها کاسهٔ داغ‌تر از آش (جمهوری آذربایجان) هستند. اخیراً موقع درگیری ارمنستان و آذربایجان متوجه شدم، قریب به نود درصد از پوشش جمعیتی قره‌باغ، طبق اطلاعات موجود در ویکی‌پدیا، از نژاد ارمنی هستند. بماند! نکته آنجا بود که چرا پیامبر اکرم دقت نکرده و گفته پارس به جای ایران چرا که پارس فقط شامل قوم فارسی‌زبان می‌شود نه همهٔ مردم ایران. این ایرانی که ما می‌شناسیم چیست و کجاست؟ خب از این که بعد از رضاخان درخواست رسمی به سازمان جامعه ملل (موجودیتی قبل از سازمان ملل متحد) داده شد که دیگر از اسم پارس (پرشا) برای کشور ما استفاده نشود و از این پس از واژهٔ ایران استفاده شود خبر داشتم. همین هست که هنواهنوز اگر به خارجی‌جماعت بگوییم من پارسی (پرژن) هستم برایشان قابل فهم‌تر از ایرانی (ایرانین) است چرا که گربه و فرش و رستوران و همه این اقلام لقب پرژن دارند نه ایرانی. شنیده‌ام این وسط برهان آورده‌اند که همه‌اش زیر سر جمهوری اسلامی است که با تنش‌زایی در جهان سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1402 ساعت: 2:02

هما کاتوزیان (محمدعلی همایون کاتوزیان) استاد جامعه‌شناسی و اقتصاد دانشگاه آکسفورد یکی از به‌نام‌ترین نویسندگان در حوزهٔ تاریخ تحلیلی ایران معاصر است. این کتاب ترجمهٔ چهار مقاله از اوست که مقالهٔ اول او خیلی معروف شده است. مقالهٔ اول در مورد «ایران جامعهٔ کوتاه‌مدت»، مقالهٔ دوم در مورد «بحران جانشینی و مشروعیت» و سومین مقاله در مورد مشروطیت و آخرین مقاله در مورد ملک‌الشعرای بهار است. اندیشهٔ مرکزی مقالهٔ اول آن است که حکمرانی در ایران مانند دیدگاه «خانهٔ کلنگی» است. در ایران معمولاً خانه‌ها بعد از حدود ۳۰ تا ۴۰ سال عمر کلنگی می‌شوند و فارغ از نشانه‌شناسی هویتی و توجه به امر زیباشناسی، تخریب و از نو ساخته‌ می‌شوند. در غرب اما این گونه نیست: آپارتمانی که در نیویورک زندگی می‌کردم الان حدوداً ۱۲۰ سال عمر دارد و هنوز هم هست و خانه‌ای که الان در کالیفرنیا مستأجر هستم ساخت ۱۹۵۹ است و تمام خانه‌های کوچهٔ ما شبیه به هم و احتمالاً از سوی یک شرکت مشخص سازنده درست شده است. حرف کاتوزیان آن است که این تفکر «تخریب کن» که در ایران تواتر بسیار دارد (توجه کنید فاصله مشروطه با انقلاب اسلامی کمتر از ۷۵ سال است و این وسط چند تغییر شاه و کودتا هم اتفاق افتاده است) و این کم‌دوامی در همه چیز باعث شده است مانع توسعه به معنای درست در کشور شود. حال آن که نگاه حکمرانی در غرب مدرن اصلاح‌گرانه است. تا اینجای کار با حرف کاتوزیان بسیار همدل هستم کما آن که یکی از استدلال‌های حقیر به طرفداران انقلاب در زمان اکنون همین است که ما بارها و بارها این تجربهٔ تخریب کن و از صفر بساز را داشته‌ایم و نتیجه‌ای نگرفتیم. یاد تکه‌ای از فیلم فروشندهٔ اصغر فرهادی افتادم که شخصیتی که بازیگرش شهاب حسینی بود گفت: «چی‌کار دارن م سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 51 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1402 ساعت: 2:02